وقتی دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۷ با قدرت وارد کاخ سفید شد، بهعنوان یک «برهمزننده نظم موجود» در عرصه سیاست جهانی شناخته میشد. بسیاری از رهبران جهان، با باور به اینکه دوره ریاستجمهوری او تنها یک «لغزش چهارساله» در تاریخ ایالات متحده خواهد بود، به صبر نشسته بودند. اما امروز، در حالی که ترامپ آماده است از پنجشنبه دیدارهای فشردهاش را با متحدان دیرینه واشنگتن آغاز کند، در دوره دوم ریاستجمهوری خود جایگاه متفاوتی یافته است. او اکنون به یک نیروی تعیینکننده تبدیل شده است؛ تعیینکننده نظمی جدید و پایدار که سایر کشورها چارهای جز سازگاری با آن نخواهند داشت.
تعرفهها، پوتین و ناتو؛ سه چالش بزرگ ترامپ در دیدارهای ژوئن
ماه ژوئن با سلسلهای از دیدارهای مهم با متحدان آغاز میشود و نخستین ایستگاه این ماه، کاخ سفید خواهد بود. از پنجشنبه، ترامپ میزبان فریدریش مرتس، صدراعظم جدید آلمان در دفتر بیضیشکل است. مرتس، که پیشتر وکیل شرکتی بوده، تصمیم گرفته است تا هزینههای دفاعی آلمان را افزایش دهد؛ اقدامی که پیشتر زیر نظر آنگلا مرکل، صدراعظم پیشین آلمان، به ندرت دیده میشد. این حرکت، نه تنها به تغییر رویکرد آلمان در سیاستهای دفاعی اشاره دارد، بلکه نمادی از فصل جدیدی در روابط آلمان و دولت ترامپ است؛ رویکردی که بهطور کامل با سیاستهای محافظهکارانه و بیرمق مرکل در تضاد است، همانطور که ترامپ بارها و علناً از او انتقاد کرده بود.
برنامههای این ماه با برگزاری اجلاس گروه هفت در یک اقامتگاه اسکی در کانادا ادامه مییابد. تنها یک هفته پس از آن، ترامپ راهی هلند خواهد شد تا با رهبران پیمان دفاعی ناتو دیدار کند؛ نشستی که در دوره نخست ریاستجمهوریاش همواره با چالشهای فراوانی روبهرو بود. اما این بار، بهنظر میرسد که این دیدار با توافقی بر سر سطح جدیدی از هزینههای دفاعی همراه خواهد بود؛ سطحی که در ابتدا، زمانی که ترامپ این پیشنهاد را مطرح کرد، غیرواقعبینانه به نظر میرسید.
نگرانیهای متحدان از تمایل ترامپ به اعمال تعرفههای تجاری و تلاشهایش برای نزدیک شدن به ولادیمیر پوتین، که از نگاه بسیاری از کشورهای عضو ناتو تهدیدی بزرگ برای امنیت آنها به شمار میرود، همچنان ادامه دارد. علاوه بر این، واشنگتن ممکن است گامهای جنجالی بردارد که از جمله آنها میتوان به عقبنشینی نیروهای آمریکایی از اروپا اشاره کرد.
منتقدان رویکرد ترامپ بر این باورند که او در حال تضعیف نظام بینالمللیای است که در آن ایالات متحده بهطور غیررسمی و با قدرتی فراتر از اندازه واقعیاش عمل میکرد و همین امر، امنیت آمریکاییها را تضمین میکرد. به گفته آنها، تلاشهای ترامپ برای جلب نظر پوتین ممکن است چین و دیگر قدرتهایی که طمع به سرزمینهای همسایه دارند، جسورتر کند. اما وقتی ترامپ در روزهای آینده پای میز مذاکره با رهبران دموکراسیهای متحد مینشیند، میزان تمایل این رهبران به سازگاری با خواستهها و تمایلات او، معیاری خواهد بود برای سنجش دگرگونیهایی که او پس از بازگشت به قدرت در عرصه جهانی ایجاد کرده است.
تعرفههای شوکآور ترامپ؛ تهدید ۶۰ درصدی یا معامله ۱۰ درصدی؟
پیتر راف، مدیر مرکز اروپا و اوراسیا در اندیشکده «هادسون» میگوید: «چرخش در سیاست و سیاستورزی آمریکا پایدار است، نه یک دوره گذار چهارساله.» او تأکید میکند: «این بدان معناست که رهبران خارجی باید بهطور بنیادی با آنچه رئیسجمهور روی میز میگذارد روبهرو شوند، نه اینکه با تاکتیکهای تأخیری یا امتیازدهی کوتاهمدت، به امید بازگشت فردی چون جو بایدن خود را دلخوش کنند.» دیپلماتها گزارش دادهاند که فریدریش مرتس، پیش از دیدار با ترامپ، با دیگر رهبرانی که تجربه موفقی در تعامل با او داشتهاند، مشورت کرده است؛ از جمله کی یر استارمر نخستوزیر بریتانیا و امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه؛ رهبرانی که برای مواجهه با فضای گاه غیرمنتظره نشستهای دفتر بیضیشکل، راهکارهایی دارند.
بر اساس گفتههای یکی از دیپلماتها که به شرط ناشناسماندن صحبت کرده است، گفتوگوی تلفنی ترامپ و مرتس پس از آغاز به کار صدراعظم جدید آلمان «صمیمانه» بوده و آن دو شماره تلفن شخصی خود را رد و بدل کردهاند و با نام کوچک یکدیگر را خطاب میکنند. مرتس در این گفتوگو به ترامپ اشاره کرده که خدمت نظامیاش را در نزدیکی زادگاه خانواده پدری ترامپ در آلمان غربی انجام داده و انگلیسیاش آنقدر روان است که مکالمات دوستانهای میان آن دو شکل بگیرد ؛ امری که از نظر همان دیپلمات، پیشرفتی چشمگیر نسبت به آنگلا مرکل به شمار میآید. دیپلمات همچنین تأکید میکند: «اگر با او بهتنهایی صحبت میکنید، گفتوگو معمولاً کوتاه و سطحی است. نکته اصلی این است که نباید زیاد صحبت کنید و بگذارید خودش حرف بزند.» فریدریش مرتس هفته گذشته در گفتوگو با شبکه وی.دی.آر آلمان اظهار داشت که لازم است اولویتهای رئیسجمهور آمریکا را در نظر گرفت.
با این حال، مرتس تأکید کرد: «اروپا نباید خود را کمتر از آنچه که هست نشان دهد. ما متوسل و ملتمس نیستیم.» اما حتی اگر رهبران اروپایی خود را «ملتمس» ندانند، همچنان در برابر نگرش برهمزننده ترامپ نسبت به اتحادها، تجارت بینالمللی و اساساً کل نظام جهانیای که واشنگتن پس از جنگ جهانی دوم آن را بنیان نهاد و رهبری کرد، آسیبپذیرند.
پس از فروپاشی کمونیسم، آمریکا اصول اقتصاد بازار آزاد را به کشورهای نوپای سرمایهداری صادر کرد و برای سالها، جمهوریخواهان و دموکراتها در مسیر حذف موانع تجارت جهانی گام برداشتند. اکنون، با چرخش سیاستهای ترامپ، این سازوکار جهانی که آمریکا در آن نقش رهبری ایفا میکرد، با تهدیدهایی جدی روبهرو است که میتواند ماهیت آن را تغییر دهد.
اما در دوره ترامپ، این مسیر متوقف شد. او در ماه آوریل، بالاترین نرخ تعرفههای وارداتی در بیش از یک قرن گذشته را اعمال کرد و پس از آن بهطور موقت آن را متوقف نمود تا کشورهای دیگر را به سمت مذاکره با آمریکا بکشاند. این مذاکرات گرچه در جریان است، اما بعید است که مانع از تحمیل بهترین «پیشنهاد ترامپ» شوند: یعنی حداقل ۱۰ درصد مالیات پایه بر واردات. این رقم ممکن است در مقایسه با تهدید قبلی ترامپ مبنی بر اعمال تعرفه ۶۰ درصدی، نوعی تخفیف به نظر برسد، اما تا پیش از ۲۰ ژانویه، همین نرخ ۱۰ درصد هم یک تحمیل بیسابقه به شمار میآمد.
اوربان و ملونی؛ پیامرسانان ترامپ در قلب اروپا
رهبران کشورهای دوست، این تعرفهها را ضربهای به شهروندان و صنایع خود میدانند، اما در عین حال احساس میکنند ابزار مؤثری برای تغییر مسیر رئیسجمهور در اختیار ندارند. برخی از رهبران ملیگرا که یا با موج ترامپیسم به قدرت رسیدهاند یا از آن الهام گرفتهاند، به رویکرد «اول آمریکا»ی ترامپ احساس نزدیکی دارند؛ از جمله ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان و جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا که هر دو بهعنوان رابطهایی دوستانه در اروپا ایفای نقش میکنند. کارول ناوروکی، رئیسجمهور راستگرای منتخب لهستان، نیز از دیدار اخیر خود با ترامپ در دفتر کاخ سفید بهره برد و این دیدار در پیروزی شکننده او در انتخابات روز یکشنبه نقش تعیینکنندهای داشت.
در ناتو نیز، اعضا به توافقی نزدیک شدهاند که بر اساس آن، بودجه دفاعی خود را به پنج درصد از تولید ناخالص داخلیشان افزایش دهند؛ رقمی که حتی شش ماه پیش برای بسیاری از سیاستگذاران غیرواقعی به نظر میرسید، اما اکنون پذیرش آن در دست بررسی است. متحدان هنوز بر سر جزئیاتی چون جدول زمانی تحقق این هدف و اینکه چه هزینههایی در محاسبه نهایی گنجانده شود، در حال مذاکرهاند ؛ اما جهت حرکت بهوضوح رو به پذیرش است.
این ایده در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ تقریباً دستنیافتنی به نظر میرسید؛ زمانی که او در نشست ۲۰۱۸ بروکسل خواستار افزایش سهم بودجه دفاعی به چهار درصد شد و تهدید کرد که در صورت نرسیدن به نیمی از این هدف ظرف شش ماه، «راه خودش را خواهد رفت»؛ جملهای مبهم که برخی از اعضای تیمش آن را تهدید به خروج کامل از ناتو تلقی کردند.
البته ترامپ نمیتواند بهتنهایی مدعی افزایش بودجه دفاعی کشورهای اروپایی باشد. تهاجم تمامعیار روسیه به اوکراین، نقطه عطفی در امنیت اروپا بود و کشورها را وادار کرد تا با امکان بروز یک جنگ زمینی علیه یک متجاوز واقعی مواجه شوند. انتخاب مجدد ترامپ و بیمیلی او به تعهد قاطع در دفاع از اوکراین این نگرانیها را تشدید کرده است. جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ در دوره نخست ریاستجمهوریاش که اکنون از منتقدان اوست میگوید: «به نظرم ترامپ در این زمینه تأثیرگذار بوده و آن هم در مسیر درست. باید تقسیم بار دفاعی بهتری صورت گیرد.»
معمای اروپا؛ چگونه با ترامپ مذاکره کنیم بدون اینکه تحقیر شویم؟
وعدههای کمتر تثبیتشده ترامپ، نظیر تبدیل کانادا به ایالت پنجاهویکم آمریکا یا الحاق گرینلند به خاک ایالات متحده همچنان در هالهای از ابهام باقی ماندهاند. میزبانان نشستها تلاش میکنند اینگونه اظهارات را در حاشیه نگاه دارند تا فضای گفتوگوها آرام و دوستانه باقی بماند. در مورد اوکراین نیز هنوز توافقی حاصل نشده است؛ کشوری که همواره یکی از محورهای اصلی گفتوگوها در نشستهای گروه ۷ و ناتو بوده است. امسال نیز رهبران اوکراینی به هر دو نشست دعوت شدهاند، اما مشخص نیست که رئیسجمهور ولودیمیر زلنسکی بهصورت حضوری در اجلاس کانادا شرکت خواهد کرد یا مجازی. کاخ سفید پیشتر اعلام کرده بود که اوکراین باید برای پایان دادن به جنگ، بخشی از قلمرو خود را به روسیه واگذار کند.
در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ، او در تعامل با سایر رهبران بیشتر در نقش یک بیگانه ظاهر میشد؛ بهویژه در آغاز، جایی که نقش «برهمزننده» را در اتاقهایی ایفا میکرد که پر از رؤسای جمهور و نخستوزیرانی با روابط دوستانه و تثبیتشده بود. اما اینبار، ترامپ چه در مقام رئیسجمهور و چه در جایگاه رئیسجمهور پیشین نزدیک به یک دهه در صحنه سیاست جهانی حضور داشته و از یک تازهوارد به چهرهای کارکشته تبدیل شده است.
جان بولتون که در سال ۲۰۱۸ ترامپ را در سفر به نشست گروه ۷ در شارلووا کانادا، همراهی کرده بود، میگوید: ترامپ این بار «احساس راحتی و اعتماد به نفس بیشتری» خواهد داشت. آنزمان، ترامپ در پایان نشست، حمایت خود را از بیانیه مشترک پس گرفت و جاستین ترودو، نخستوزیر وقت کانادا را «بسیار فریبکار و ضعیف» خواند؛ بهدلیل آنکه در دیدارهای خصوصی مؤدبانه رفتار کرده بود، اما در برابر رسانهها لحن انتقادی در پیش گرفته بود. ترودو نیز در واکنش، استناد ترامپ به «امنیت ملی» برای توجیه تعرفهها را «توهینآمیز» توصیف کرد.
اکنون، روابط ترامپ با بسیاری از رهبران بهمراتب بهتر از گذشته است. بولتون میگوید: «ترامپ روابط بینالمللی را صرفاً از دریچه روابط شخصی میبیند. اگر او رابطه خوبی با یک رهبر خارجی داشته باشد، از نگاهش یعنی ما با آن کشور رابطه خوبی داریم. و اگر چنین رابطهای وجود نداشته باشد، یعنی روابط دو کشور هم خوب نیست. ترامپ همهچیز را دقیقاً از همین زاویه میبیند.»
بولتون میگوید دیدار روز پنجشنبه ترامپ با مرتس «بسیار بسیار جالب خواهد بود»، بهویژه با توجه به اینکه زلنسکی و سیریل رامافوسا، نخستوزیر آفریقای جنوبی، در دیدارهای قبلی خود با ترامپ در دفتر بیضیشکل با شگفتیهایی روبهرو شدند. او تاکید میکند: «در دوره نخست، آنگلا مرکل هم میتوانست یکی از گزینههای دریافت همان برخوردی باشد که زلنسکی و رامافوسا با آن مواجه شدند.»
اما حتی با وجود آنکه ترامپ دیگر رهبران را وادار کرده با نسخه تغییر یافتهای از ایالات متحده کنار بیایند، برخی منتقدان هشدار میدهند که این راهبرد ممکن است در برخورد با رهبران دیگر دموکراسیها که پیش از پاسخگویی به ترامپ باید پاسخگوی رأیدهندگان خود باشند به بنبست برسد. کوری شاکه، مدیر مطالعات سیاست خارجی و دفاعی در اندیشکده محافظهکار مؤسسه امریکن اینترپرایز میگوید: «مشکل بنیادی در سیاست خارجی رئیسجمهور ترامپ این است که گمان میکند میتواند کشورها را با تهدید به رها کردنشان وادار کند تصمیمهایی بگیرند که هم به نفع خودشان باشد و هم ما. اما تحقیر کردن یا بیرحمی نسبت به دوستان آمریکا، کار را برای آنها دشوارتر میکند تا بتوانند در برابر مردمشان، توجیهی برای کمک به ایالات متحده ارائه دهند.»
منبع: فرارو به نقل از واشنگتن پست
ثبت دیدگاه