پس از حمله آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران، سرنوشت برنامه هستهای این کشور در هالهای از ابهام فرو رفت و گزارشهای اطلاعاتی خارجی از وارد آمدن خسارتهای گستردهای به برخی از تاسیسات هستهای ایران خبر دادند، آژانس انرژی هستهای ایران نیز به نوبه خود اعلام کرد که این حملات خسارات قابل توجهی را به برخی سایتهای هدف قرار گرفته، وارد آورده است اما این حمله را نمیتوان از مسیر تاریخی که تهران برای توسعه توانمندیهای هستهای غیرنظامی خود و بومی کردن این صنعت در آن قدم گذاشت، جدا کرد.
به نوشته روزنامه «الاخبار» چاپ لبنان، ایران ششم آوریل ۲۰۰۶ به صورت رسمی اعلام کرد که با غنیسازی اورانیوم به میزان ۳.۵ درصد برای اهداف صلحآمیز و غیرنظامی، به جمع کشورهای دارای قدرت هستهای پیوسته و چرخه کامل تولید سوخت هستهای را دارد. این مساله نتیجه راهی طولانی بود که از استخراج اورانیوم تا تولید انرژی از آن همگی در داخل ایران انجام شد.
اما در گفتمان غربی و عربی، در اکثر مواقع رآکتورها با تاسیسات هستهای یکی میشوند، در حالی که میدانیم تاسیسات هستهای بیشتر به مراکز تولیدی اطلاق میشود و دارای مواد رادیواکتیو خطرناک یا واکنشپذیر نیستند مثل تاسیسات اصفهان، کارگاههای قطعهسازی در کرج، کارگاه تولید آب سنگین در بناب اما رآکتورها شامل رآکتور آب سنگین «اراک» است که سال ۲۰۱۵ تغیرر کاربری داد و رآکتور پنج مگاواتی «امیرآباد» در تهران که کاربری تحقیقاتی دارد و رآکتور هستهای ۱۰۰۰ مگاواتی «بوشهر» که برای تولید برق است.
الاخبار در ادامه آورده است: در اینجا باید به این نکته اشاره کنیم که این رآکتورها با مواد هستهای که در داخل آنها وجود دارد، در صورتی که زمان فعالیت هدف قرار بگیرند، خطر تشعشات آنها بسیار بالا خواهد بود و محیط اطراف خود تا دایره ۳۰۰ کیلومتری را تحت تاثیر قرار خواهد داد اما این رآکتورها در حمله اخیر با توجه به ماهیت غیرنظامی و پژوهشیشان هدف قرار نگرفتند. تنها رآکتور اراک که با همکاری شرکتهای چینی در حال بازسازی بود و خالی از هرگونه مواد هستهای بود، با هدف وارد کردن خسارات مالی به پروژه، هدف حملات هوایی قرار گرفت.

چرخه تولید سوخت هستهای
اما چرخه تولید سوخت هستهای مستلزم عبور از چند مرحله اصلی است که از معادن اورانیوم در هفت استان ایران یعنی یزد و کرمان در مرکز، لرستان، اردبیل و همدان در غزب و معدنی در استان خراسان در شرق ایران آغاز میشود، اورانیومی که از این معادن استخراج میشود، ۲ نوع است، یک نوع که شکافناپذیر بوده و به طور مستقیم قابل استفاده برای تولید انرژی در رآکتورها و یا سلاح هستهای نیست. دیگری اورانیوم ۲۳۵ است که تنها نوع شکافپذیر موجود در طبیعت است که بعد از غنیسازی به عنوان واکنش زنجیرهای شناخته میشود، معادن یاد شده دقیقا همان چیزی است که دشمن اسرائیلی با هدف مانعتراشی در روند استخراج حتی تنها برای یک مدت زمانی محدود، سعی داشت، آنها را هدف قرار داد.
پس از استخراج، اورانیوم خرد شده و به پودر تبدیل میشود، سپس پودر خام آن با محلولهای شیمیایی شسته میشود تا اورانیوم از ناخالصیها جدا شده و غلیظ شود، محلول به دست آمده به شکل پودر خشک درشت و زرد رنگی در میآید که به آن «کیک زرد» گفته میشود.
در اینجا مرحله تبدیل در تاسیسات اصفهان به عنوان یکی از مراکز اصلی تبدیل کیک زرد به گاز هگزافلوراید اورانیوم برای غنیسازی آغاز میشود.
اصفهان در مساحتی ۶۰ هکتاری دارای ۶۰ واحد تولیدی است که بیشتر آنها هدف حملات هوایی آمریکا و اسرائیل قرار گرفتند، همینطور تاسیسات مجتمع TSA کرج که مرکز صنعتی تولید تجهیزات مورد استفاده فرآیند غنیسازی از جمله سانترفیوژها است، هدف قرار گرفت و این نشاندهنده تلاش سیستماتیک آنها برای تعطیلی تمامی حلقههای زنجیره تولید است.

تمام فعالیتها تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی
اما مرحله دوم چرخه تولید سوخت هستهای در تاسیسات نطنز انجام میشود که یکی از مهمترین تاسیسات غنیسازی اورانیوم در ایران بوده و اکثر سانتریفیوژها در آن قرار دارند. این تاسیسات به ۲ بخش تقسیم میشود، یکی روی زمین ویژه مونتاژ و آزمایش دستگاهها اختصاص دارد و دیگری زیر زمین بوده و شامل سالنهای غنیسازی با ظرفیت ۵۰ هزار دستگاه از نسلهای مختلف از «IR-۱» تا «IR-۶» است که ۱۰ برابر موثرتر از نسل اول است.
این تاسیسات علاوه بر عملیاتهای خرابکارانه قبلی در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، در حمله اخیر نیز آسیب دید. جمهوری اسلامی ایران در واکنش به حملات قبلی و تهدید دائمی علیه خود، تاسساتی را در اعماق کوهها در منطقه فردو واقع در استان قم در جنوب تهران احداث کرد، فردو دارای ظرفیت ۳۰۰۰ سانترفیوژ است و قبل از آغاز جنگ ۱۴۰۰ دستگاه مدل «IR-۶» در آن وجود داشت، تهران در راستای ارتقای سانتریفیوژهای تولید داخل تلاش کرد تا تعداد آنها را کاهش داده اما ظرفیت تولید آنها را افزایش دهد به شکلی که این سانتریفیوژها برای فرآیند غنیسازی با سرعت بسیار بالایی میچرخند، سرعت چرخش آنها به ۷۰ هزار دور در دقیقه میرسد.
پس از غنیسازی مواد تولید شده در میلههای سوخت قرار داده میشوند تا به نقاطی برای استفاده منتقل شوند، از آنجایی که ایران در توافق سال ۲۰۱۵ به غنیسازی ۳.۶۵ درصد پایبند است، در واکنش به خروج آمریکا از توافق سال ۲۰۱۸، به صورت تدریجی این سطح را افزایش داد و تا سال ۲۰۲۴ به ۶۰ درصد رساند تا تواند به نیازهای خود برای تولید سوخت ویژه موتورهای کشتیها و زیردریاییها و نیز موتورهای سنگین صنعتی که تهران تولید میکند، پاسخ دهد. تمامی این فعالیتها نیز تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود که از وجود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای بالا که به صورت رسمی از سوی ایران اعلام شد، مطلع بود.

مدل شهر موشکی
الاخبار در ادامه نوشته است: بر این اساس با بومیسازی این صنعت در داخل ایران، متوقف کردن برنامه هستهای این کشور دشوار خواهد بود هرچند که میدانیم این تاسیسات هدف قرار گرفتند اما مساله تنها زمان است تا بعد از ارزیابی خسارات وارده و سپری شدن بازه زمانی مورد انتظار برای بازسازی و ساخت، این فعالیتها ازسر گرفته شوند.
در پایان این مطلب آمده است: طبیعتا این تاسیسات هستهای در آینده مستحکمتر خواهند بود، این مساله میتواند شاهد گذار این برنامه به یک مدل «شهر موشکی» در اعماق کوهها با احتمال استفاده از فناوریهای جدید غنیسازی همانند لیزر یا امواج الکترومغناطیسی باشد که دانشمندان ایرانی آن را به یک صنعت بومی تبدیل کردند که میتواند بسیاری از معادلات را در سطح برنامه هستهای ایران تغییر دهد.
منبع: ایسنا
ثبت دیدگاه