دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا خود را بهعنوان یک «معاملهگر» معرفی میکند و مدعی است که بهدنبال توافق در مسائل مهم بینالمللی است. با این حال، در عمل، نتوانسته است به توافقات ملموسی دست یابد. او تا کنون در تمامی حوزهها که ادعا میکرده – روسیه و جنگ اوکراین، ایران و پرونده هستهای و پایان دادن به جنگ غزه – هنوز نتوانسته دستاورد ملموسی به دست آورد و برای همین از سوی افکار عمومی، حزب رقیب و سیاستمداران امریکایی تحت فشار است.
البته همه چیز را نمی توان به گردن دونالد ترامپ انداخت. به نظر میرسد او واقعا به دنبال حل سریع پروندههای تنشآمیز به جا مانده از دوره دولت بایدن است؛ اما مساله این است که تیم مشاوران ترامپ، بهویژه در حوزه سیاست خارجی، فاقد تجربه و درک لازم برای پیشبرد مذاکرات پیچیده هستند. بهعنوان مثال، طرح پیشنهادی ژنرال کلوگ برای آتشبس با روسیه، بر اساس فرضیات نادرستی مانند ضعف اقتصادی و نظامی روسیه بنا شده بود. یا حتی دیدارهای مکرر استیو ویتکاف، فرستاده ویژه او به روسیه برای پایان دادن به جنگ اوکراین فاقد هر گونه ابتکار عمل و پیشنهاد ملموس و واقعی برای پایان دادن به جنگ است.
از سوی دیگر به خوبی به نظر می رسد که ترامپ و تیمش اطلاعات صحیح میدانی در اختیار ندارند و با تکیه بر این اطلاعات نادرست، تصور میکردند که میتوانند با پیشنهاد یک آتشبس یکجانبه، روسیه را به پذیرش توافق وادار کنند. آنها در حالی به روسیه فشار می آوردند که آتشبس را بپذیرد و به جنگ پایان دهد که درک درستی از وضعیت میدانی نداشتند، منافع و خواستههای روسیه را درک نمیکردند و درک درستی از آنچه کرملین از تهدید غرب به واسطه اوکراین و دیگر کشورهای همسایه آن تصور میکند، در ذهن نداشتند. این در حالی است که روسیه پیشتر موضع خود را دربارهٔ آتشبس بهوضوح اعلام کرده بود و حتی گفته بود که حاضر است در کدام بخش ها کوتاه بیاید، امتیاز بدهد و کدام أصول برایش خلل ناپذیر است.
طرح آتشبس پیشنهادی دونالد ترامپ شباهت زیادی به آتشبس جنگ کره داشت، جایی که آتشبس پیش از توافق سیاسی حاصل و به یک بنبست درازمدت تبدیل شد. روسیه در حالی این تجربه را درک می کند که به نظر می رسد دولت ترامپ درکی از این موضوع ندارد. آتشبس نمی تواند بدون توافق سیاسی حاصل شود. کرملین به دنبال توافق دائم منطبق بر توافق سیاسی است در حالی که اوکراین و متحدان اروپاییاش صرفا توقف نبرد میدانی را مطالبه میکنند و رسیدن به توافق را به وقت دیگری که معلوم نیست چه وقت باشد، موکول کرده اند. به نظر میرسد دولت ترامپ و مشاوران رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا درک درستی از این موضوع ندارند.
ترامپ بهدلیل تکیه بر مشاوران ناآگاه و عدم درک صحیح از واقعیتهای بینالمللی، در دستیابی به توافقات مهم ناکام مانده است. برای موفقیت در مذاکرات، به تیمی مجرب و آگاه به پیچیدگیهای سیاست خارجی نیاز است. ترامپ اگر واقعا و با جدیت به دنبال حل پرونده اوکراین است باید از مشاوران مجرب استفاده کند تا بتواند مطابق با واقعیتهای موجود و درک عمیق سیاسی به نتیجه برسد.
منبع: دیپلماسی ایرانی
ثبت دیدگاه