ک رسانه منطقهای مدعی شده یک توافق بالقوه را مطرح کرده و «پیشنهاد توافق موقت» را داده است
در دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ، شاهد تغییر جهت تاریخی سیاست خارجی آمریکا هستیم؛ ترامپ ضمن تشدید فشار بر ایران و حمایت بیسابقه از اوکراین، ناتو را به افزایش بودجه دفاعی واداشته و همزمان مسیر تحریمهای سنگین علیه روسیه را هموار کرده است.
به نوشته یک رسانه صهیونیستی، اسرائیل نشان داده است که طرح و نقشه واحدی برای فردای نوار غزه نداشته و هزار خرده طرح را برای این منظور پیش میکشد.
سلطاننشین عمان تصمیم اسرائیل برای آغاز جنگ علیه ایران تنها دو روز پیش از برگزاری دور ششم مذاکرات هستهای در مسقط را حملهای مستقیم به ابتکارات دیپلماتیک و منافع امنیتی خود دانست.
ثبات آتشبس بین ایران و اسرائیل بستگی به ارزیابی نهادهای اطلاعاتی اسرائیل از میزان خسارت وارده به تأسیسات هستهای ایران دارد.
در این میان، پیامدهای واقعی عملیات نظامی ۱۲ روزه همچنان در ابهام باقی مانده است. ارتش اسرائیل مدعی است برنامه هستهای ایران را چند سال به عقب رانده، با این حال خود تأکید دارد که برای داوری قطعی هنوز زمان لازم است.
هرچند لفاظی تند ترامپ علیه پوتین شاید ترسها از اینکه کاخ سفید اوکراین را کاملاً رها کند کاهش دهد، این تغییر لزوماً به معنی چرخش عمیق سیاست واشنگتن بهنفع کییف نیست.
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به اظهارات سخیف بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونسیتی در مورد ایران واکنش نشان داد.
در سفر اخیر نتانیاهو به واشنگتن و مذاکرات با ترامپ، محور اصلی رایزنیها آتشبس غزه و هماهنگی درباره ایران بود، اما چالش اصلی، آینده سیاسی و امنیتی خاورمیانه پس از جنگ است. اختلافات داخلی اسرائیل، چالش عربستان و قطر، کاهش قدرت نرم و بحران مشروعیت دولت نتانیاهو، بر پیچیدگی وضعیت افزوده است. آمریکا خواهان شکلگیری نظم فراگیر و عادیسازی روابط منطقهای است؛ اما رقابت جبهههای «شمولگرا» و «مقاومت» آینده منطقه را مبهم ساخته است.
ترامپ را آگوستوس میدانند که قدرت جمهوری را در یک فرد اقتدارگرای واحد متمرکز کرد، یا یک کالیگولای ظالم و دمدمیمزاج، و یا یک عوامفریب به سبک تیبریوس گراکوس یا پابلیوس کلودیوس پولچر. اما بیشتر اوقات او را با ژولیوس سزار مقایسه میکنند که در سال ۴۹ پیش از میلاد، سربازانش را از رود روبیکن عبور داد.
ادعای ترامپ برای بازگشت ایران به بزرگی و دوران برتری منطقهای و جهانی را باید بخشی از نیرنگ دولت امریکا دانست که به دنبال یک ایران تسلیم شده، فروپاشیده و بسیار ناتوان در مناسبات قدرت منطقهای و جهانی است.