ارتش اسرائیل در ۱۵ سپتامبر عملیات گستردهای علیه غزه آغاز کرد و سهطرف شهر را محاصره نمود، اما بسیاری از ساکنان به دلیل ناتوانی در جابهجایی ماندهاند. طی دو سال جنگ، بیش از ۶۴ هزار فلسطینی کشته و غزه ویران شده است. در حالیکه افکار عمومی اسرائیل و حتی بخشی از ارتش خواستار آتشبس هستند، نتانیاهو برای بقای سیاسی بر ادامه جنگ اصرار دارد. همزمان، فشارهای بینالمللی و احتمال انزوای اسرائیل افزایش یافته و حمایت آمریکا نیز مشروط و شکننده شده است.
«مارتین وولف» ستون نویس روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی با اشاره به این که نظم قدیمی اقتصاد جهانی مرده است، نوشت: چین و اروپا باید بهدنبال راه حلهای تازه ای برای ایجاد نظمی جدیدی در اقتصاد باشند.
کارشناسان و تحلیلگران معتقدند گروههای ضدحوثی در یمن ممکن است بهدنبال افزایش حملات هوایی آمریکا به اهداف حوثیها، برای جلب حمایت آمریکا جهت حمله به مناطق تحت کنترل این جنبش، رقابت کنند.
روزنامه گاردین در مطلبی، دیپلماسی عقبنشینی «دونالد ترامپ» در قبال جنگ غزه را مسبب افسارگسیختهتر شدن سیاستمداران رژیم صهیونیستی در قبال فلسطین دانست و نوشت: سیاست رئیسجمهوری آمریکا، «بنیامین نتانیاهو» را به پرتگاه فصل جدید و مخوفی از این جنگ رسانده است.
نشریه «بیزنس میرور» مینویسد: نه روبیو و نه والتز هیچیک هدایتکننده اصلی در برخی از مهمترین مسائل سیاست خارجی مورد توجه رئیسجمهور نبودهاند و نفوذشان هرگز بهطور جدی آزموده نشده است.
هفتهنامه آمریکایی نیوزویک نوشت: واشنگتن هنوز برنامه روشنی برای خارج کردن داراییهای نظامی خود از اروپا ندارد. این بلاتکلیفی باعث شده که برنامهریزان دفاعی اروپا در پر کردن شکافهای احتمالی در بازدارندگی نظامی دچار چالش شوند.
گرچه هنوز زود است که بگوییم نیروهای ضدترامپ در سطح جهانی در حال قدرتگیری هستند، اما روشن است که رأیدهندگان در زمان تصمیمگیری، ترامپ را در ذهن دارند.
پایگاه «مدرن دیپلماسی» مینویسد: ایالات متحده روزبهروز بیشتر نقش نیروی نیابتی برای جاهطلبیهای منطقهای دولت افراطی بنیامین نتانیاهو را ایفا میکند؛ این تغییر نهتنها نشانهای از افول هژمونی آمریکا در منطقه است، بلکه تهدیدی جدی برای امنیت جهانی و آینده نظم بینالمللی بهشمار میرود.
استیو ویتکاف فرستاده ویژه دونالد ترامپ در امور خاورمیانه و مذاکره کننده ارشد هسته ای آمریکا با تهران گفت: روند مذاکرات هسته ای با ایران مثبت است و در حال پیشرفت هستیم.
«تلاش برای آغاز یک جنگ محدود با هدف مهار برنامه هستهای ایران میتواند بهراحتی به باتلاقی بدل شود که از جنگ عراق نیز سنگینتر باشد، از همین رو تردید آشکار رئیسجمهور نسبت به این گزینه نشانهای مثبت است.»
دو طرف به میز مذاکره بازگشتهاند، اما اهدافشان نهتنها متفاوت، بلکه بهطور بنیادی با یکدیگر ناسازگار به نظر میرسد. در ظاهر، دیپلماسی فعال بهنظر میرسد؛ گفتوگوهای غیرمستقیم در یک مکان مشترک. اما در بطن ماجرا، مشکلات اصلی همچنان پابرجاست