ونس که در جلسه ترامپ با رهبران آسیای مرکزی حضور داشت، تصمیم توکایف برای پیوستن به پیمان ابراهیم را یک «سیگنال» توصیف کرد. میتوان گفت که سیگنال مورد اشاره ونس، فقط برای رهبران کشورهایی همچون عربستان، سوریه یا لبنان ارسال نشده است، بلکه سران دیگر کشورهای آسیای مرکزی را نیز عملاً به پیوستن به پیمان ابراهیم به مثابه مقدمه اجرای گام به گام پروژه خاورمیانه جدید فرامیخواند.
پژوهش جدید مرکز «پیو» نشان میدهد اعتماد به دموکراسی در جهان بهویژه در آمریکا، بهشدت فرو ریخته است. بحران کنونی دیگر مدیریتی نیست، بلکه «ایمانی» است؛ مردم نهفقط از عملکرد دولتها، بلکه از خودِ قواعد بازی دموکراتیک سرخوردهاند. نهادهایی که روزی بیطرف تلقی میشدند، اکنون سیاسی و جانبدار دیده میشوند. این فروپاشی اعتماد زمینهساز صعود پوپولیسم بهویژه راستگرای انتقامجو شده است. احیای دموکراسی، نه با اصلاحات اقتصادی، بلکه با بازسازی ایمان و اعتماد عمومی ممکن است.
ایجاد صلح و ثبات پایدار در منطقه و بین همسایگان ، آرزوی کشورهای مسلمان و همسایه در منطقه است و کشورها دوست تلاش خواهند کرد با استفاده از ظرفیت های دیپلماتیک به این روند کمک کنند.
جامعه جهانی و بهویژه جمهوری اسلامی ایران باید با دقت تحولات را رصد کند؛ زیرا موضوع الحاق کرانه باختری امری ساده و گذرا نیست. این روند در صورت پیگیری، قطعاً موجب افزایش وسعت اراضی اشغالی و تشدید واکنش و مقاومت مردم فلسطین خواهد شد و در نتیجه، میتواند تحولات منطقه را وارد مرحلهای بحرانی کند.
از سال ۲۰۱۴ کشورهای عضو ناتو واقعیتهای راهبردی و ضرورتهای ژئوپلیتیکی روسیه که ماهیت تاریخی داشته را نادیده گرفته و به این ترتیب زمینه برای ظهور چالشهای امنیتی جدید در روابط روسیه با جهان غرب ایجاد شد.
دفترچه دیپلماسی ترامپ، که در خاورمیانه کارآمد است، در رقابت طولانی و ساختاری با چین کارایی ندارد.
آتشبس غزه موفقیتی نمایشی برای ترامپ بود، اما همین شیوهٔ دیپلماسی شخصی و معاملهمحور در برابر چین ناکارآمد است. او تأکید میکند سیاست خارجی ترامپ بر تهدید، عقبنشینی و بیثباتی بنا شده و در رقابت ساختاری با پکن، نیازمند صبر، ثبات و ائتلافسازی است. کاهش بودجهٔ پژوهش، سیاستهای مهاجرتی سختگیرانه و رویکرد واکنشی ترامپ، توان ملی و انسجام بینالمللی آمریکا را تضعیف کرده و نشان دادهاند «هنر معامله» جایگزین «معماری راهبرد» نیست.
کمیته جایزه نوبل، آب پاکی روی دست های ترامپ ریخت و خانم ماریا کورینا ماچادو، رهبراپوزیسیون ونزوئلا را نامزد دریافت جایزه صلح نوبل کرد. آیا ترامپ همچنان مرد به اصطلاح صلح خواهد ماند؟ یا عصبانیت و جنون بر وی چیره خواهد شد و میز صلح را به هم خواهد ریخت؟
ایران باید از این موافقتنامه ابتدا بهصورت اعلامی استقبال کند و تکثیر این نوع از پیمانهای امنیتی را برای ثبات منطقه و تقویت منطقهگرایی درونزاد بداند و در صورتی که امکانی برای کشورمان در پیوستن به چنین پیمانی فراهم شد موافقت خود را اعلام دارد.
در نتیجه طرح صلح ترامپ، به معنای ورود به فازی جدید از مهندسی منطقهای است که در صورت انفعال یا واکنش صرفاً ایدئولوژیک ایران، میتواند منجر به تغییر دائمی موازنه به نفع ائتلاف آمریکایی-اسرائیلی-عربی شود و ایران را در منطقهای که باید مرکز نفوذ آن باشد، در موقعیت انزوا قرار دهد
استفان والت در این یادداشت، «اتحاد ویژهٔ آمریکا و اسرائیل» را عامل اصلی بنبست صلح در خاورمیانه میداند. او تأکید میکند که طرح صلح ترامپ تکرار الگوی یکجانبه و بینتیجهٔ گذشته است، زیرا واشنگتن هرگز حاضر به اعمال فشار واقعی بر تلآویو نیست. به باور والت، حمایت بیقید و شرط آمریکا هزینههای سنگین مالی، اخلاقی و سیاسی دارد، اعتبار جهانی واشنگتن را تضعیف و حتی اسرائیل را به سوی افراطگرایی، انزوا و فروپاشی درونی سوق داده است.