دونالد ترامپ با حمایت از احمد الشرع، رهبر جدید سوریه، قمار بزرگی در خاورمیانه آغاز کرده است؛ قماری که هدف آن، دور کردن دمشق از نفوذ روسیه و ایران و پیوستن به ائتلاف ضد داعش است. الشرع با پشتیبانی عربستان، ترکیه و قطر قدرت گرفته و وعده اصلاحات و همکاری امنیتی با اسرائیل را داده است، اما با بحران مشروعیت، ارتش ناپایدار، تحریمهای سنگین و اقتصاد فروپاشیده روبهروست. پیروزی واقعی او نه در جنگ، بلکه در بازسازی کشور و کسب اعتماد داخلی و جهانی رقم میخورد.
دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا برای نخستین بار از زمان بازگشت به قدرت، روز یکشنبه وارد آسیای جنوب شرقی شد؛ سفری سهمرحلهای شامل مالزی، ژاپن و کره جنوبی که انتظار میرود با دیداری با شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین به اوج خود برسد، در حالی که تنشها میان دو اقتصاد بزرگ جهان رو به افزایش است.
در پی ضربالاجل رئیس جمهور آمریکا، یکی از رهبران جنبش حماس بر پایبندی اخلاقی و انسانی این جنبش به تحویل اجساد نظامیان صهیونیست تاکید کرد.
جامعه جهانی و بهویژه جمهوری اسلامی ایران باید با دقت تحولات را رصد کند؛ زیرا موضوع الحاق کرانه باختری امری ساده و گذرا نیست. این روند در صورت پیگیری، قطعاً موجب افزایش وسعت اراضی اشغالی و تشدید واکنش و مقاومت مردم فلسطین خواهد شد و در نتیجه، میتواند تحولات منطقه را وارد مرحلهای بحرانی کند.
اما نباید فریب این صحنهسازیها را خورد. آنچه در حال شکلگیری است، نه صلح، بلکه مرحلهای تازه از رقابت راهبردی میان دو ابرقدرت اقتصادی است؛ رقابتی که در آن تجارت و فناوری، به ابزارهای فشار ژئوپلیتیکی تبدیل شده اند. حتی اگر در ظاهر، چین برندهٔ جنگ تجاری ترامپ به نظر برسد، نتیجهٔ نهایی برای نظم جهانی تلخ و ناامیدکننده است: دو قدرتی که زمانی ستونهای تجارت آزاد جهانی بودند، اکنون خود در حال ویران کردن همان بنیانیاند که بر آن ایستاده بودند. در این جنگ بیبرنده، پکن شاید مقتدرتر شود، اما واشنگتن خستهتر و جهان، فقیرتر و قطبیتر از همیشه خواهد بود.
استقرار ناو هواپیمابر پهنپیکر از سوی آمریکا در آبهای نزدیک ونزوئلا، نشانهای از تشدید حضور نظامی در منطقهای است.
«قطر در فضای پرتنش پس از جنگ غزه، تنها کشور عربی است که هم واشنگتن و هم تهران به آن برای میزبانی مذاکرات تدریجی کاهش تنش، اعتماد دارند. اگر دوحه حتی در میانجیگری یک گفتوگوی محدود امنیتی یا تجاری بین کشورهای خلیج فارس و ایران موفق شود، دیپلماسی منطقه را پس از دههها اختلاف و خصومت ورزی دگرگون خواهد کرد.»
با وجود بیاعتمادیهای دیرپا، ایران و روسیه بازیگرانی بهشدت عملگرا هستند. تا زمانی که غرب به سیاستهای انزواگرایانه خود ادامه دهد، تعمیق همکاری اقتصادی میان تهران و مسکو نتیجهای منطقی خواهد بود. ایران و روسیه که در مخالفت با نفوذ آمریکا اشتراک منافع دارند، در آستانه گسترش همکاریهای دوجانبه و چندجانبه خود قرار گرفتهاند.»
با متقاعد کردن حماس برای پذیرش توافق آتشبس و تبادل گروگانهای غزه که توسط دونالد ترامپ پیشنهاد شد، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، بار دیگر آنکارا را به مرکز دیپلماسی خاورمیانه بازگردانده است.
از سال ۲۰۱۴ کشورهای عضو ناتو واقعیتهای راهبردی و ضرورتهای ژئوپلیتیکی روسیه که ماهیت تاریخی داشته را نادیده گرفته و به این ترتیب زمینه برای ظهور چالشهای امنیتی جدید در روابط روسیه با جهان غرب ایجاد شد.
تحلیلگر سرشناس جهان عرب در یادداشتی از وجود پنج شاخص عمده سخن میگوید که حاکی از آمادگی رژیم صهیونیستی برای آغاز حملهای وسیع علیه لبنان با حمایت آمریکا است. او معتقد است بهای این اقدام برای تلآویو بسیار سنگینتر از شکست در جنگ ۲۰۰۶ خواهد بود و در مقابل، حزبالله نیز در تدارک پاسخها و سلاحهای پیشرفتهای است که ممکن است معادله منطقه را تغییر دهد.