بیانیه اخیر شورای همکاری خلیج فارس، گرچه تکراری است، اما نشانگر آغاز فاز جدیدی از فشار سازمانیافته علیه ایران است. در چنین شرایطی، تهران باید با ترکیبی از قدرت میدانی، هوشیاری دیپلماتیک و تسلط بر روایت تاریخی و حقوقی، نه تنها به صورت کلامی بلکه با اقدامات عملی (توسعه و اسکان)، بر حاکمیت بلامنازع خود بر جزایر سهگانه تأکید کند تا این تلاشهای بیاساس برای اجماعسازی مصنوعی و پروندهسازی بینالمللی علیه کشورمان را خنثی سازد
آنچه که رژیم صهیونیستی نتوانست با نیروی نظامی به دست آورد، آمریکا میخواهد برای این رژیم در چارچوب ادعایی قوانین حقوقی و قطعنامه به دست آورد.
چنانکه جمهوری اسلامی ایران خواهان به رسمیت شناخته شدن قدرت و جایگاهش در نظم آینده منطقه غرب آسیا است، باید در گام نخست سیاستهایش را با مقدورات داخلی و خارجی اش هماهنگ سازد.
در جهان ترامپی که مبتنی بر آپارتاید هستهای است، آمریکا با وجود سابقه تاریک در حوزه اتمی به خود حق میدهد همچنان زرادخانه اتمیاش را تقویت و سلاحهای هستهای مرگبارتری بسازد اما برخی کشورها بهرغم رعایت کامل مقررات آژانس و پایبندی به معاهده انپیتی و پروتکلهای الحاقی آن و همزمان نظارت گسترده بازرسان آژانس، حق برخورداری از دانش هستهای صلحآمیز را نیز ندارند.
ایجاد صلح و ثبات پایدار در منطقه و بین همسایگان ، آرزوی کشورهای مسلمان و همسایه در منطقه است و کشورها دوست تلاش خواهند کرد با استفاده از ظرفیت های دیپلماتیک به این روند کمک کنند.
جامعه جهانی و بهویژه جمهوری اسلامی ایران باید با دقت تحولات را رصد کند؛ زیرا موضوع الحاق کرانه باختری امری ساده و گذرا نیست. این روند در صورت پیگیری، قطعاً موجب افزایش وسعت اراضی اشغالی و تشدید واکنش و مقاومت مردم فلسطین خواهد شد و در نتیجه، میتواند تحولات منطقه را وارد مرحلهای بحرانی کند.
با تشدید تحرکات رژیم صهیونیستی و جبهه آنگلوساکسونی به رهبری انگلستان و امریکا برای بازطراحی «غرب آسیا» (خاورمیانه) در قالب یک سایکس پیکو جدید با ابزار جنگ، کشتار و تجزیه (بجای سایکس پیکو ۱۹۱۶)، و همچنین تشدید مصاف فرسایشی با روسیه در اوراسیا، گمانه زنی های زیادی درباره جایگاه و نقش ترکیه در این فرایند مطرح می شود..
اجرای مکانیسم ماشه بهنوعی آغاز دورهای جدید برای تقویت بازدارندگی ملی ایران محسوب میگردد.
هدف تروئیکای اروپایی به همراه آمریکا و اسرائیل، تضعیف ایران و حتی فروپاشی نظام سیاسی، تمامیت ارضی و ساختار اجتماعی کشور است. بر این اساس، هر سیاستی که ایران از این پس اتخاذ کند، مسئولیت آن متوجه این کشورها خواهد بود؛ زیرا آنان با اقدامات خود، ایران را به سمت انتخاب گزینههای مبتنی بر خودیاری سوق دادهاند.
پس از تلاشهای مکرر به نظر میرسد که ایران و غرب با دو منطق متفاوت پذیرفتند که مکانیسم ماشه فعال خواهد شد و خود را برای دوران پس از فعالسازی این مکانیسم آماده میکنند.
کارشناس مسائل بینالمل گفت: رئیس جمهور ایران در این سخنرانی سه نکته مهم را مطرح کرد که نکته اول این است که ایران کشوری با تمدن بسیار بزرگ و کهن و با یک موقعیت استراتژیک و تنوع اقلیمی فرهنگی چشمگیر و دارای جاذبه های طبیعی فراوان در غرب آسیا قرار دارد.