تجربه تعامل با چین نشان میدهد که صیانت از منافع حیاتی، از جمله تمامیت ارضی، مستلزم بازتعریف سیاست خارجی بر مبنای افزایش وزن اقتصادی، احیای ظرفیت دیپلماتیک و ایجاد توازن در روابط با شرق و غرب است. بدون این مؤلفهها، حتی پرهزینهترین شراکتها نیز تضمینی برای حمایت در بزنگاههای حساس فراهم نخواهند کرد.
عملیات اخیر حزب الله نشان داد که سطح باز دارندگی این جنبش در حوزه های اطلاعاتی و نظامی در مقایسه با جنگ33 روزه سال 2006 این حزب علیه رژیم صهیونیستی بشدت افزایش یافته.از این رو پس از این عملیات بود که امریکا و برخی کشورهای اروپائی با ارسال پیام هائی بواسطه دولت قطر به تهران ،از جمهوری اسلامی خواستند تا از گسترش جنگ بین حزب الله واسرائیل جلو گیری کند.
تمام تلاش روسیه این است که متحدان قفقازی خود را از دست ندهد و هدف اصلی پوتین جلوگیری از نفوذ ناتو در این مناطق و تلاش برای جلوگیری از انزوا و حفظ نفوذ خود در قفقاز است.
اقدامات نتانیاهو در گسترش تنشها، عرصههای داخلی و خارجی آمریکا را نیز مدنظر داده است. آنچه که نتانیاهو از درک آن عاجز است دو موضوع مهم میباشد. اول آنکه ریشه مشکلات منطقه، ماهیت انگارهای صهیونیستی است. دوم آنکه ایران و مقاومت قویتر و هشیارتر از همیشه هستند.
ترور اسماعیل هنیه نشانه ضعف اسرائیلیها در مقابله با نیروهای نظامی حماس است؛ همچنین نشانه بن بستهایی است که آنها از نظر سیاسی و اقتصادی در آن قرار گرفتهاند و در واقع اسرائیلیها تلاش کردند تا از طریق این ترور بخشی از بحرانهایی را که با آن روبرو هستند، برطرف کنند.
چین در ادامه مسیر موفق میانجی گری برای آشتی ایران و عربستان، به دنبال نقشی پر رنگ تر در منطقه غرب آسیا است تا رویکرد خودمحور و یکجانبه آمریکا را تعدیل کرده و نظمی متعادل و چندجانبه گرایانه بر این منطقه و (چه بسا در آینده) در جهان ایجاد کند.
دولت چهاردهم باید در عرصه سیاست خارجی تکلیف موضوعات مهمی مانند برجام، مذاکره و رابطه با آمریکا و پیوستن کشورمان به تعهدات بینالمللی را مشخص کند، در غیر اینصورت چالش تحریمها و فشارهای خارجی همچنان تداوم خواهد داشت.
اگرچه در کل مناظره میان جوبایدن و دونالد ترامپ حاشیه بر متن غلبه داشت و برخی مواضع به طور شفاف بیان نشد اما جمع بندی مجموعه نظریات نشان دهنده این است که ترامپ و بایدن به عنوان کاندیداهای دو حزب اصلی آمریکا باقی خواهند ماند.
با توجه به رویکرد تاریخی ترکیه و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به نظر می رسد این کشورها با توسعه روابط فی مابین، مايل به ايجاد توازني راهبردي در مقابل جمهوری اسلامی ايران هستند. هر چند در سالهای اخیر این کشورها چراغ سبزهایی برای توسعه روابط و تنش زدایی با ایران نشان دادهاند، اما به طور همزمان، علاقه مندند فرصتها و گزینه های متعددی برای روابط خارجی خود در منطقه ایجاد کنند و این زنگ خطری برای نقش آفرینی فعالانه ایران در معادلات اقتصادی، سیاسی و امنیتی منطقه خواهد بود.
با توجه به خصومتهایی که آمریکا و همپیمانان اروپاییاش نسبت به ایران داشتند به نظر نمیرسد در آینده نزدیک شاهد برطرف شدن این خصومتها باشیم بنابراین نگاه به شرق سازنده است و می توان در دو حوزه جغرافیایی و سیاسی به اهمیت آن پرداخت.
چین گرفتار یک دام عربی شده و با وعده واگذاری یکی از جزایر سه گانه به چین توسط امارات ، وسوسه شده اند که به نفع امارات و بر ضد حاکمیت ملی ایران اظهار نظر مداخله جویانه بکنند.