یک سرمایهدار حوزه املاک که هیچ تجربه قبلی در سیاست یا دیپلماسی ندارد، در تلاش است تا با یک سرهنگ سابق کاگب که عمر سیاسیاش از پنج رئیسجمهور آمریکا، هشت نخستوزیر بریتانیا، سه رهبر چین و شش دبیرکل ناتو بیشتر بوده و شخصاً با بسیاری از آنها مذاکره کرده است، به توافق برسد.
روزنامه فایننشال تایمز با اشاره به رقابت کشورها برای سلطه بر نظام های جهانی پرداخت نوشت، برخی از کشورهای اروپایی خود را برای جنگهای بعدی در حوزه «ژئواکونومی» آماده میکنند؛ پدیده ای که در آن از فضا و مکان های جغرافیایی برای تولید قدرت اقتصادی استفاده میشود.
جود بلانشت و رایان هاس بر اهمیت درک توازن قدرت با بزرگترین رقیب آمریکا و چالشهای مرتبط با آن تأکید کردند. آنها استدلال میکنند که بزرگترین خطر این نیست که واشینگتن قدرت چین را دستکم بگیرد، بلکه این است که منابع قدرت خود را نادیده بگیرد. بلانشت رئیس مرکز تحقیقات چین در مؤسسه رند است، در حالی که هاس، پژوهشگر مؤسسه بروکینگز، سالها در شورای امنیت ملی و وزارت امور خارجه آمریکا بر سیاست چین کار کرده است.
اعلام تعرفههای گسترده ترامپ بر شرکای تجاری، انتقاد رهبران جهان را برانگیخته و نظم اقتصادی را متزلزل کرده است. چین با بهرهگیری از فضای موجود بهدنبال نفوذ است؛ در حالیکه ژاپن و کرهجنوبی که از متحدان امنیتی آمریکا هستند، با نگرانی و ناخرسندی واکنش نشان دادهاند. اروپا آماده اقدامات تلافیجویانه است، اما برخی کشورها همچنان محتاطانه برخورد میکنند. هدف واقعی ترامپ از این سیاست مبهم است، اما فشار بر زنجیره تأمین جهانی و قیمتها احتمالاً افزایش خواهد یافت.
نشریه پولیتیکو با تاکید بر اینکه کنترل احتمالی روسیه بر منابع اوکراین برای غرب فاجعهبار خواهد بود، در گزارشی بهنقل از منابع آگاه نوشت: در عینحال، استخراج منابع معدنی در اوکراین بهعنوان بخشی از توافق احتمالی بین کییف و واشنگتن نیز هزینهای میلیاردی خواهد داشت و ممکن است چندین دهه طول بکشد.
مجله «آتلانتیک» در تحلیلی تاکید کرد که نشانه های دریافت شده از ایران حاکی از آن است که ایرانی ها در عین آمادگی برای دفاع نظامی از کشورشان، ترجیح می دهند موضوع هسته ای خود با آمریکا را از طریق مذاکره و گفت و گو حل کنند.
دونالد ترامپ پس از اعمال تعرفه برای ویتنام و هند، با نمایندگانی از این کشورها و اسرائیل درباره تعرفهها در تماس است.
سیاست خارجی ترامپ، ترکیبی از غرور، تهدید و واکنشهای غریزی است که نهتنها رهبران جهان، بلکه مشاوران نزدیک او را نیز در مدیریت بحرانها سردرگم کرده است. نامهنگاری با رهبر ایران، اظهارات متناقض درباره جنگ یا توافق و بحرانهای داخلی اسرائیل همگی نشان میدهند که جهان بار دیگر در آستانه آشوبی ناشی از بیثباتی تصمیمگیری در کاخ سفید قرار گرفته است؛ آشوبی که ممکن است تبعاتی جبرانناپذیر داشته باشد.
روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی نوشت: اگر دونالد ترامپ واقعاً قصد دارد توافقی در ارتباط با برنامه هستهای ایران حاصل کند، دولت او باید از مسیر تنشزایی فعلی فاصله بگیرد.
به نظر میرسد برای آمریکا، ترامپ فرد مناسبی برای این لحظه نیست.
از منظر اقتصادی، ادعاهای ترامپ بیپایه و گمراهکنندهاند. او بارها تأکید کرده که تعرفهها ابزاری ضروری برای بستن کسری تراز تجاری ایالات متحدهاند؛ چراکه بهزعم او، این کسری معادل «انتقال ثروت» از آمریکاییها به خارجیهاست. اما هر اقتصاددان صادق و مستقلی بهروشنی خواهد گفت که چنین برداشتی نهتنها سادهانگارانه، بلکه نادرست است. واقعیت آن است که کسری تجاری آمریکا ریشه در یک حقیقت ساختاری دارد: آمریکاییها بهطور مزمن کمتر از آنچه اقتصادشان سرمایهگذاری میطلبد، پسانداز میکنند؛ و این شکاف، با ورود سرمایه خارجی جبران میشود؛ پدیدهای که دهههاست وجود دارد، بیآنکه مانعی برای پیشتازی اقتصاد آمریکا نسبت به سایر اعضای گروه هفت باشد.