یک سرمایهدار حوزه املاک که هیچ تجربه قبلی در سیاست یا دیپلماسی ندارد، در تلاش است تا با یک سرهنگ سابق کاگب که عمر سیاسیاش از پنج رئیسجمهور آمریکا، هشت نخستوزیر بریتانیا، سه رهبر چین و شش دبیرکل ناتو بیشتر بوده و شخصاً با بسیاری از آنها مذاکره کرده است، به توافق برسد.
واشنگتن با محدود کردن ایران، یکی از شرکای کلیدی چین در زمینه انرژی را تضعیف می کند و نفوذ پکن را در منطقه ای که برای برنامه های طرح کمربند و جاده اش حیاتی است، محدود می کند.
در خاورمیانه یک نظم جدید در حال ظهور است.
از اروپای شرقی تا آسیای شرقی، قدرتهای بازنگریطلب به دنبال تغییرات چشمگیر در توازن جهانی قدرت هستند.
بی ان ای نوشت: با توجه به افزایش فشارهای ایالات متحده علیه ایران در روزهای اخیر و تهدید دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به حمله نظامی به مواضع ایران، اقدام سریع روسیه برای پیشبرد تصویب این معاهده تلاشی آشکار برای جلوگیری از اقدامات تهاجمی احتمالی واشنگتن علیه ایران تلقی میشود.
ترامپ از زمان روی کار آمدنش در ژانویه، موضع ایالات متحده نسبت به روسیه را به سمت رویکردی آشتیجویانهتر سوق داده است.
به نوشته فایننشال تایمز، چالش اصلی برای تهران این است که بفهمد ترامپ دقیقاً چه نوع توافقی را میپذیرد: آیا هدف او دستیابی به یک توافق دوطرفه قابل قبول است تا بتواند ادعا کند که یک بحران جهانی را حل کرده، یا اینکه بهدنبال تسلیم کامل ایران است؟
موفقیت دستور کار «اول آمریکا» بهطرز متناقضی باعث کاهش قدرت ایالات متحده در توازن قدرت جهانی خواهد شد.
در شرایطی که آمریکا، بهویژه در دوران ترامپ، بهتدریج از تعهدات امنیتی خود در قبال اروپا عقبنشینی کرده و به روسیه نزدیکتر شده، قاره سبز با تهدیدی راهبردی و خلأ دفاعی روبهروست. وابستگی تاریخی اروپا به واشنگتن، آن را در برابر تحولات جدید آسیبپذیر کرده است. اکنون، زمان آن فرا رسیده که اروپا استقلال دفاعی و تفکر راهبردی خود را بازسازی کند و مسئولیت امنیت، آزادی و آیندهاش را به دست گیرد.
پس از فروپاشی شوروی، غرب تلاش کرد روسیه را در نظم جهانی ادغام کند، اما پوتین با رویکردی تهاجمی و جاهطلبانه بهدنبال احیای امپراتوری تزاری برآمد. او با سرکوب داخلی، دخالت در کشورهای همسایه و حمله به اوکراین، علیه نظم لیبرال جهانی ایستاد. در این میان، عقبنشینی آمریکا در دوره ترامپ و مواضع همدلانه با کرملین، نهتنها وحدت غرب را تضعیف کرد، بلکه مشروعیت جهانی دموکراسی را به چالش کشید.
دونالد ترامپ با تبدیل قانون به ابزار انتقام، آمریکا را در مسیر اقتدارگرایی و فروپاشی دموکراسی قرار داده است. ضعف نهادها، سکوت اپوزیسیون و تسلیم نخبگان، راه را برای گسترش این روند هموار کرده است. در سیاست خارجی نیز، کارنامهای آکنده از شکست و خیانت، موقعیت جهانی آمریکا را متزلزل ساخته است. اگر مقاومت مؤثری شکل نگیرد، نهتنها آمریکا بلکه نظم جهانی قربانی جاهطلبیهای یک فرد خواهد شد. زمان ایستادگی فرا رسیده است.